دانشنامه فرواک
فرواک : آغاز سخن گویی آدمی
فرواک : آغاز سخن گویی آدمی
نگاهی به دانشنامۀ فرواک
«پیشگفتار از دکتر بهروز تابش»
دل های آکنده ی شیفتگان از گرایشمندی به فرهنگی پُربار، چشم به راه بودند و پاژنگ آرزومندی به سپهر ِاستادان را فراروی خود داشتند که بافدُم، ستاره یی تابنده نمایان شد که همانا نشانگر پیدایی فرهنگی فرخنده بود. نام دلاویز′ دانشنامه فَرواک′، برازنده و زیبا، به سزا و روا برای این اثر بی همتا برگزیده شده است. نامی که گویای زیبندگیِ درونمایه ی گرانبار این کوده ی هنگفت و وَسناد است.
بجاست به یاد آوریم که دکتر پرویز خانلری بر رویه ۱۶۹ نبیگ خود، «زبان شناسی و زبان فارسی» پافشاری دارد که: « هنوز در زبان فارسی فرهنگی نیست تا شاگردان مدرسه ها مشکلات لغوی خود را با آن حل کنند…»
درست که گستردگیِ زمان و مکان از توان انگاشت مان برون است. پَن این اثر بی مانند و کلان را با شَگاله ی گستردگی اش توانیم بَختور باشیم که دریابیم و از آن کامیاب شویم. همان هنگام که بخش هایی از این نبیگ گیرا و رُبایا را خواندم ناواخودانه از پرمایگی اش در شگفت شدم. این دانشنامه نه وَس سرخانه ی فرهنگ هاست، نَک، نمونه یی است جداسر، و آشکارا سنجش ناپذیر با آنچه تاکنون داشته و شناخته ایم. ناگمان هر فرهنگ واژگان پارسی، چه «دایرة المعارف مصاحب»، «لغت نامه دهخدا»، یا «فرهنگ فارسی دکتر محمد معین»، و فاید ناشمار، دیگر واژه نامه ها، همگی ارزشمند و سودمندند. پَن نه با این دانشنامه همسانند و نه هم ارزمندند.
آنچه استاد فراپایه، هومر آبرامیان هوشمندانه در این کوده ی گرانسنگ گرد آورده اند بی کران ژرف، نزومان و فرابار است. کاری است ناگمان یکتا برای دانشجویان، کارشناسان، و الگوی وَرسنگ برای دیگر دانشپژوهان، و فاید، استادان.
دانشنامه یی که رَمارَم خود دارید آبشاری ست سرشار از واژه های پارسی، روان گشته از سرریز دانش و بینش پُر ارج استادی بزرگ و شیفته ی ایران، با دلبستگی راستین به زبان و دریابار ادبسار پارسی. رودی ست پایا همچنانکه ناایستا و نافَرناد. گنجینه یی ست که پسین تر با همیاری پیگیر آیندگان و دیگر استادان و کارشناسان، هنیز و همیشگان تواند که پیوسته پربارتر و لبالب انباشته تر نیز بگردد.
توانیم پنداشت، که استاد گرانپایه مان چندین سال، و تا آنجا که توان، پروانه می داده، شبانه روز، تِسو ها از زندگی خود را خرَدوَرزانه در گذر فرجامِش این دانشنامه هزینه کرده اند. زین رو نمی بایست اَفد و زمینخیز باشد که دانشنامه فَرواک فراگیرترین، آراسته ترین و برازنده ترین دانشنامه یی است که تاکنون در جولانگاه ادبسار پارسی هویدا شده است. برتری ی بلندجایگاه این دانشنامه از چند دیدگاه جورراجور بازشناختنی تواند بود. شایان ترین فرازی که بساننده چشمگیر می نماید تیزنگرشی ست که برای ریزگان نهاده ها در این واژه نامه ی فراپندار به کار رفته است. سنگلاخ دُرُشتناکی که برای آراستن یا ساماندهیِ این گردایه وَسناد، مرزگذر از هزاران برگ، به زبان پارسی آویژه، و فراوَری یک تنه ی آن، درنوردیده شده دور از باور و چشمداشت است که بدون هرگونه لغزش و خطا باشد. پن به راستی چنین است که می بینیم، دشوار بتوان آک و زِپاک و زَسپانی در آن یافت.
دیگر آنکه هر چند این دانشنامه یکلَخت و یکسر به پارسی ِپالیده نگاشته شده و پُراپُر از واژه های دلاویز پارسی است، آنجا که استاد بزرگ در بستگی با دُشخواریِ شایشیِ خواننده اش در یافتن و دانستن چم واژه های کم آشنا، نگران بوده اند، چنین می نماید که ناگزیرانه به کاربرد واژه ی تازیکِ هَمچَم در جای پارسیِ آن ها تن در داده اند. و این شیوه، بَرمَخ روش بیشینه ی کارشناسان و ادیبان و استادانی است که آگاهانه، بی پروا و بدون هَستِش ِنیاز ِسزیده، در نوشته های خود بی مَر′ لغات عربی′ به کار برده و می برند.
نمودها، آثار و نوشتارهای استاد بزرگ، هومر آبرامیان، لاپ، استوار، و سراسر رسا پَسیجیده شده اند و همگی رسانای ویژگی های زیر: پارسی ناب بودن، نزومان بودن، راست و درست بودن، پردامنه بودن، از لغزش تهی بودن، و شیوا بودن.
نوآوری، پرمایگی، و تهی بودن از لغزش را می توان کرامندترین ویژگی های این دانشنامه دانست. زیرا در لغت نامه بس فراخ دهخدا لغزش هایی باشنده اند ــ مانند بازنشناختن نهنگ ( کروکودیل ) از بالن ( وال ) ـــ و در فرهنگ فارسی معین فزایسته نرسپان های نابخشودنی یافته می شوند، همچون رَمژک در ستایه نادرست برای نام قناری، فرانمود نادرست برای واژه ی فرنگی متروپولیتن، بی شمار کژتابی و ناراستی های ریز و درشت یا خُرد و بزرگ.
هر آینه توانم آنچه را دیده و کنجکاوانه دریافته ام بازگویم. بدین رو، باور و برداشتم چنان است که این دانشنامه نه وَس هَمسَنگ، یگونه و یکسون ِنبیگ های فرنگی در همین رشته است، که ورجاوند ترین نبیگی ست که تاکنون در این رشته، در پهنه ی زبان پارسی نمودار شده است.
شماری از نوشتارهای استاد بزرگ هومر آبرامیان:
شیر بالدار، مرد بالدار یا کورش بزرگ، زرتشت چه می گوید ــ واژه نامۀ پارسی در برگیرندۀ چهارده هزار واژۀ تازی و برابرهای پارسی ــ جهنم ــ سیونیزم ــ جشن پوریم و پی آیندهای بدهنجار آن ــ نوروز در آیینۀ تاریخ ــ آیا کریسمس همان یلداست؟ رستم و سهراب از دیدگاه زرتشت ــ آیین مهر ــ هفتم آبان روز جهانی گرامیداشت کورش بزرگ ــ چگونگی اسلام پذیری ایرانیان ــ خدا در هستی شناسی ایرانی ــ دموکراسی و سرنیزه ــ سخنی با فرهیختگان ــ چرا نمی توان هم ایرانی بود و هم مسلمان ــ گاهشمار ایرانی در پنج هزار برگ ــ فرواک در بیش از 7000 برگ… افزون بر بی شمار گفتگوهای تلویزیونی همگی یا شاید بیشینه ی آن ها براستای فرهنگ و شاروَندی ایرانی.
نون می باید گفت از میان همگیِ ادیبان، کارشناسان و استادان زبان و تمدن ایرانی ــ از نگرشم ــ هیچ یک برتر یا فاید همچند استاد بزرگ هومر آبرامیان نیست. نمی پندارم که چنین داوِش، گمان آمیغ باشد یا تند تاخته باشم. در این وَرسیج هنوز کسی را این چنین شیفته و پابستِ فرهنگ، تاریخ و تمدن ایرانی نیافته ام، ویژگی یی که بایسته ی هر اندیشه مند و دانشمند ایرانی است. استاد، زندگی خود را دربست در راه پیشرفت و بالندگی و پایندگیِ فرهنگ ایرانی و درخشندگیِ فزاینده ی گوهرهای شارسانی ایرانی گذرانده اند. از این رو بر هر ایرانی میهندوستِ راستین، ارجگذاری و بزرگداشت پایای ایشان بایستگی دارد.
کارها و نوشتارهای استاد والااندیش، هومر آبرامیان همگی و بویژه این دانشنامه، دربر دارنده ی پژوهش های گسترده، با یارمندیِ آگاهی های ژرف و فرارسته، فراورده شده اند.
بهروز تابش