در خرده اوستا، کوشش هیربدان و موبدان بر آن بود که بر پایۀ روش های دیرپا و نوشته های باستان سرودهایی برای نیایش گرد آورند. نمازها، سرودهای نیایش و آیین های برگزاری جشن ها بدین سان فراهم گردیدند. در میان سرودهای نیایش پنج سرود که نشان دهندۀ جهان بینی و هستی شناسی ایرانیان بودند جایگاه والاتری یافتند.
اینها سرود ستایش اَهورَه مزدا بودند، و ستایش آفریده ها و دهش های زندگی ساز و شادی بخش او:
مهرِ تابندۀ روشنی بخش و گرم نواز... خورشیدِ شکوهمند، نگین آسمان، و زدایندۀ تاریکی اهریمنی...
آتشِ لعل گون، آن دشمن سر سخت اهریمن، آن کارساز بی همتای زندگی... ماه، رویانگر گیاهان و الماسِ آسمان، و پیکارگر اهریمن در پهنه گاه غبار تاریکی ... آب، پایۀ زندگی، رود پیرایش دهندۀ زمین.
در این سرودهای نیایش سخنانی گفته شد که هنوز هم پس از گذشت بیش از پانزده سده دلپذیر و اندیشه انگیزند:
ستایش پاک ترا باشد، ای آتش پاک گُهر، ای بزرگترین بخشودۀ اَهورَه مزدا، ای فروزه یی که در خوری ستایش را، می ستایم ترا که در خانۀ من افروخته یی، سزاواری ستایش و نیایش را. برابر تو می ایستم برای نیایش، با همۀ آیین های دین: به دستی بَرسَم[=شاخۀ نوبریده از درخت] و به دست دیگر چوب خوشبوی خشک، که زبانه اش روشن، و سوزشش بپراکند بوی خوش را، و تو ای سزاوار ستایش، بهره مند شوی از درخشندگی آن، به هنگام سوختن و بوی خوش آن. به نگاهبانی تو، بایستی پارسایی آراسته و با دانش و هنگ گماشته باشد، که بسراید برای تو این ترانه را: تو ای آتش اهورا مزدا، تو ای جلوه گاه آن بزرگترین سزاوار ستایش، فروزان باش در این خانه، همواره پرتو ات با زبانه های سرخ فام رخشنده باشد در این خانه، همیشه و همیشه تا زمان بی کران. تو ای ایزدی که نزدیک ترینی به اهورا، کام ها و خواست های ما را بر آورده ساز، آرزوهایمان را که از زبان بر می آید با زبانۀ آسمان سایت هم بِستر بساز، تا کامیار شویم. آرامش و آسودگی را پیشکش ما ساز، آسودگی در زندگی، فراخی در روزی، پاکی و استواری در دین، گفتاری رسا و آوایی خوش، و از پس آن دانش، دانشی که به سوی زندگی خوش و بهتری راهبرمان گردد. ببخشای به ما بهترین رفتار و کُنش را، که دلیر و پیکارنده و نیرومند باشیم، که با فَر و هنگ باشیم، که در پرتو دانش راه سپاریم، که در خانه های ما فرزندانی زورمند و زیبا پیکر و گویا و رزمنده در راه کشور، با هوش و دانش، و اندیشه و گفتار و کردار نیک زاده شوند، که در یابند خانه و خانواده و دهکده و کشور ما را. ای ایزد بزرگ ما را همواره دریاب، ببخشای به ما آنچه را که کامیاری دهد، آنچه را که رستگاری دهد و به روزی و بهزیستی آورد، بهره مند کن ما را از بهترین زمین ها، که در آن خانه های پر آسایش بر پا سازیم، و دریاب روان ما را که آرامش داشته باشیم، و راه پاک پارسایی را بسپریم.
در مهراب خانواده، در آتشگاه آتشکده، آتش روشن و تابندۀ اهورایی زبانه می کشد و نیایشگران به در گاهش سرود می خوانند، و او خواستار است تا بهترین چوب خوشبوی خشک را بر بسترش نهند و درودش گویند با بَرسَمِ در دست گرفته و هُومِ آمیخته به شیر. آنگاه است که نیایش کنندگان به گوش جان می شنوند آوای آرامش بخش آتش را که:
بر خوردار باشید از خواسته و دارندگی، دشت هایتان پُر باشد از انبوه گله های گاو و گوسپند، چونان زمین هایی که بر سینه گاهشان از درختان و گیاهان، بیشه های انبوه پیدا شده. بر خوردار باشید از اندیشه یی روشن، و هوشی سرشار و آزادگی و سرافرازی، و نیرومندی و دلیری، برخوردار باشید از دشت های انبوه و بهره دهنده، و از خانه های گسترده و زیبا و پُر آسایش، که آوای فرزندان دلیر از آنها برخیزد، که آرامش بخشد شما را و کشور را.
چون نیایش کنندگان با گوش جان این چنین شنیدند، ایزدِ بلند پایه را برای واپسین بار چنین نیایش کنند:
« درود و ستایش به تو، ای آتش اهورا مزدا، می ستایم این روشنی پاک و درخشان را، اینک که به ما آشکاری، توان و نیرویمان بخشای تا بهترین اندیشه و گفتار و کردار را داشته باشیم، یاری مان ده که با بدی و زشتی و دروغ پیکار کنیم، روان ما را پالوده بگردان از بدی و راه بی فرجام، تا شایسته پرستش اهورای بزرگ باشیم.»