تندیس آناهیتا ایزد بانوی آبها در فومن
برابر آیین جشن ساز ایرانی هرگاه که نام روز و نام ماه هم زمان شوندT در آن روز جشن و شادی بر پا می شود و دیو اندوه از خانمان ایرانیان می گریزد. روز دهم از ماه آبان، جشن آبانگان و ویژه ستایش آب است.
جشن های ایران را افزون بر جشن های سالانه و ماهانه، به دو گروه «جشن های آب» و «جشن های آتش» نیز می توان بخش بندی کرد، جشن های آتش مانند جشن سوری- جشن سده – جشن مهرگان... و جشن های آب مانند جشن آبانگان – جشن آب پاشان یا آبریزگان.
در هستی شناسی ایرانی، آب از چنان والامندی بر خوردار است که برای پاسداری از آن دو ایزد بنام های (اَپام نَپات Apam-napat ) و ایزد بانو اَرِدویسورَ آناهیتا را به نگهبانی آن بر گمارده اند.
اپام نپات ایزدی است نیرومند و بالا بلند و جنگاور که اسب های بسیار چالاک دارد و همانند اهورا مزدا «سَروَر» نامیده می شود. و ایزد بانو اَردویسورَ آناهیتا یکی از گرامی ترین ایزدان ایرانی است که او را شایستۀ بیشترین ستایش ها دانسته اند.
نام این ایزد بانوی والا تبار از سه بهر فراهم گشته است، بهر نخست: «اردوی Ardvi» به چَم بالنده و فزاینده، و بهر دوم «سورَ sura» همریشه با واژۀ «سورن» در زبانهای پهلوی و ارمنی، به چَم نیرومند و زور آور، و بهر سوم «آناهیت َ Anāhita» که خود یک نام واژۀ دو بهری است، بهر نخست آن « اَ A » به چَم «بی» – «بدون»، همان است که در سر واژه های «اَمشاسپند» و «اَمُرداد» و « اپرنایو= نا بُرنا» و «اَمَهرَک = بی مرگ» و «اَکرانه = بی کران» دیده می شود، بهر دوم [ناهیتا Nahita] به چَم پلید – آلوده – بزه کار و ناپاک است، همکرد این دو بهر می شود: پاکیزه - بی آلایش – بی گناه، و این فروزه یی است برای آب چشمه ها و جویبارها و رودها و تالاب ها و دریاها که همه پاک و فزاینده و زورمندند.
در داستانهای ایرانی، ایزد بانو اردویسورَ آناهیتا در پیکر و ریختار بانویی زیبا رخسار، بالا بلند و خوش اندام، با پستان هایی برجسته و بازوانی بلورین نمایانده می شود:
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
ای سپیتمان زرتشت!
اَردَویسورَ آناهیتا را که در همه جا دامان گسترده، درمان بخش، دیو ستیز و اهورایی کیش است به خواست من بستای.
اوست که در جهان استومند، برازندۀ ستایش و سزاوار نیایش است.
اوست اَشَوَنی که جان افزاید و گله و رَمِه و دارایی و کشور را فزونی بخشد.
اوست اَشَوَنی که فزاینده گیتی است.
اوست که تخمۀ همۀ مردان را پاک کند و زهدان همۀ زنان را برای زایش از آلایش بپیراید.
اوست که زایمان زنان را آسانی بخشد و زنان بار دار را به هنگامی که بایسته است شیر در پستان آورد .
اوست برومندی که در همه جا بلند آوازه است. اوست که در بسیاری فرهمندی همچندِ همۀ آبهای روی زمین است...
از این آبی که از آنِ من است، به هر یک از هفت کشور، رودی روان شود، رودی از آبی که از آنِ من است و در زمستان و تابستان یک سان روان است. او برای من آب را و تخمۀ مردان را و زهدان زنان و شیر زنان را پاک کند... (آبان یشت- برگردان دکتر جلیل دوستخواه )
نیاکانِ فرمَند ما برای این ایزد بانوی فرهمند که خود به پُری و سرشاری همۀ آبهای روی زمین بود نیایشگاه هایی در کنار رود ها می ساختند و او را می ستودند. دیدارگاه [=زیارت گاه] هایی که هنوز هم با نام «دختر» یا «بی بی» در برخی از شهرهای ایران دیده می شوند، یادگار همان نیایشگاه های با شکوه ایزد بانو اردویسورَ آناهیتا هستند.
در برخی از استوره های ایرانی آمده است که در روزگار زوتهماسب، پیوند مهر و همبستگی در میان ایرانیان رو به سُستی نهاد، دیو خشکسالی به ایران روی آورد و رنج و گرسنگی را بر مردم ایران چیره کرد، در شاهنامه می خوانیم:
همان بُد که تنگی بُد اندر جهان
شده خُشک خاک و گیا را دهان
نیامد همی ز آسمان هیچ نَم
همی بر کشیدند نان با دِرَم
دو لشکر بر آن گونه تا هشت ماه
بره روی اندر آورده روی سپاه
در این روز[ دهم آبان ماه] زو تهماسب پادشاه ایران بر افراسیاب تورانی پیروز شد و او را از ایرانزمین براند و پس از هفت سال خشکسالی ابرهای باران زا در آسمان ایران پدید آمدند و ایزد بانو اردویسور آناهیتا سر زمینهای ایرانی را دوباره سبز و خرم گردانید.
بیاد داشته باشیم که «افراسیاب» با «آب» پیوندی نا گسستنی دارد، افراسیاب دشمن «آب» و خود بزرگترین نماد خشکسالی و بی آبی و نایابی و رنج و تهیدستی است، پیروزی بر افراسیاب، پیروزی ترسالی بر خشکسالی است.
در جشن آبانگان، مردم (بویژه زنان) در کنار دریا و رود و چشمه سار و جویبارها گرد می آیند و ایزد بانو آناهیتا را که نگهبان آبهاست نیایش می کنند.
در اینجا دو نکته شایان یاد آوری است، نخست اینکه «نیایش» هیچگونه همانندی با «عبادت» ندارد، ایرانیان هرگز بند «عبودیت» کسی یا چیزی را به گردن نیانداخته اند! در برابر اهوره مزدا نیز هرگز زانو بر زمین نساییده و پیشانی بر خاک نمالیده اند، ونکه خردمندانه به پاسداری از بنمایه های زندگی ساز مانند آتش و آب و خاک و گیاه و جانور برخاسته و گوهران هستی بخش را ستوده اند، سگ - اسب - شاهین - خروس از جانورانی هستند که همواره از سوی نیکان ما ستوده شده اند، از این رو نیایش ایزدبانو اَرِدویسورَ آناهیتا یا هریک از دیگر ایزدان ایرانی نباید با کُناک مسلمانان شیعه مذهب با امامان و امام زاده هاشان این همان گرفته شود، کاری که نیاکان ما می کردند، شادی پراکنی و مهر گستری و سپاس و ستایش داده های نیک هستی بود، کاری که مسلمانان می کنند عبادت و بندگی و خاکساری و خود خوار شماری و در پستی نشینی و زندگی ستیزی است.
دوم اینکه ایرانیان پیش از اسلام، آب را سپنتا[ مقدس] میشمردند و هرگز آن را نمی آلودند، آبی را که ویژگی سه گانهاش (رنگ- بو- مزه) دگرگون میشد برای آشامیدن و شستشو به کار نمیبردند، این نکته را برابر بگذارید با بینش شیعیان که هر آب آلوده را که سه وجب در سه وجب در سه وجب باشد کُر می شمارند و آن را نا پاک نمی دانند:
« اسماعیل بن جابر گوید: از امام صادق پرسیدم: آبی که چیزی آن را نجس نمیکند، کدام است؟ فرمود: آبی است که سه وجب در سه وجب در سه وجب باشد! » .
اگر یک آدم سوزاکی پساب خود را در این آب بریزد، از دید آخوند های شیعه پاک است و می توان آن را نوشید یا سر و دست با آن شُست.
هردوت نوشته است: «ایرانیان در میان آب پساب نمی ریزند و آب دهان یا بینی در آب نمی اندازند و دست و روی خود را در آب نمی شویند، آب از رود یا چشمه یا جویبار بر می دارند و بیرون از آن دست و پای خود را می شویند به گونه یی که آب آلوده دوباره به حایگاه نخستن برنگردد...» .
استرابون گیتا شناس یونانی نوشته است:
«... ایرانیان در آب روان تن شویی نمی کنند و چیزهای نا پاک در آب نمی اندازند..و شگفت تر از همه اینکه آب را نیایش می کنند و بر آن نماز می گزارند...»
« آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام «آبان روز و آبان ماه»، آن را آبانگان میگویند. در این روز زو پسر تهماسپ از سلسلۀ پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قناتها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب [ضحاک - آژی دهاک] را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»
( ابو ریحان بیرونی – آثارالباقیه )
چگونگی نیایش آب از سوی ایرانیان
«آب نیایش» که یکی از پنج نیایش بسیار دل انگیز در گرامی نامۀ اوستاست، ارجمندی و گرامیداشت آب نزد ایرانیان را بخوبی نشان می دهد :
« ستایش می کنم تو را ، ای اَرِدویسورَ آناهیتا، می ستایم تو را که نمایانگاه همۀ آبهای پاک و درخشانی، و نمازت می گزارم برای خشنودی اهورا مزدا که آفریده اش هستی. بپرستیم اهورامزدای فَرَهمند و روان اراده را، و بستاییم همه آبهای پاک را که دادۀ اهوراست، و آن ایزد بزرگ را که آبهای مزدا داده را زیر گام دارد و سرپرست است – و بستاییم همۀ امشاسپندان را، و ایزدان مینوی سپهر منش و گیتی منش را – فرَوَهَرهای پارسایان را که نخستین گروندگان آیین بودند – و زرتشت و خاندانش را. ستایشگرم آب پاک سود رسان زندگی ساز را، ستایشگرم آن اَردَویسورَ آناهیتا را، آن نگاهبان شایستۀ آب های نیالودۀ گیتی را، و آن آب پهنه گستر زمین را که سازندۀ زندگی است، که چشمه زایندۀ نیروست از برای تندرستی، که چون فرو ریزد دیوان را نابود سازد، و چون روان شود، نا پاکی ها و آلودگی ها را نیست گرداند.
اینک بستاییم آناهیت را، ایزد بلند پایۀ شایسته را، که در پهنۀ سپهر جای دارد، که در بستر زمین روان می شود، که نیرو می بخشد تن را و روان را، که جنبش و زندگی می دهد گیتی را، می رویاند گیاه ها و سبزه ها را، که بدان گله ها و رمه ها افزایش می یابند، که خواسته [=دارایی] مردمان افزون می گردد، که کشور آبادان و نیرومند می شود.
بستاییم ایزد بَغ بانو آناهیتا را، که نگاهبان زنان است و در بهسازی نژاد کارساز است. که نیروی سازنده را در مردان پاک می کند، و در خور می سازد تا در درون زنان بارور شود.
ستایش کنیم ایزدی را که درد زایش را در زنان می کاهد، که پستان های زنان زاینده را پرشیر می سازد، که چشمۀ زندگی است برای کودکان نوزاد، و ستایش مان باشد برآن ایزدی که بزرگ است، بزرگ و پاک، چونان همۀ گیتی که از فرازین گاه بلندی های زمین روان باشد.
بستاییم آن ایزد توانمند اهورا آفریده را – که سُتُرک است، سُتُرک چون همۀ آبهای نا آلوده و پاک که از ابرها سرازیر شده و بر سینۀ زمین چون رودها و چشمه سارها و دریا ها و دریاچه ها آرام یافته اند. آرام در زمین های هفت کشور – و می پیرایند زندگی بالنده را، پاک می کنند نهاد مردان را، و زنان را، و توان سان می نمایند شیر زنان را .
سرود پرستش سراییم برای اهورا مزدا – و بستاییم آب زندگی ساز را در پیکرۀ ایزدی چون آناهیتا – که می راند آبها را در بسترهاشان بر سینۀ زمین ، چونان رگ های پر خون زنی جوان - آب هایی که روانند در زمستان و تابستان. باشد که فرَوَشی های پاکان، همۀ پاکانی که در گذشته بوده اند، گروهی که زاده شده اند و هستند – و فرَوَشیان زاده نشده یی که در آینده خواهند بود، با توانمندی سرمدی یارمان شوند و آبهای زندگی ساز را هماره در بسترهاشان راهوار کنند.
کارسازی آب نیالودۀ اهورا مزدا آفریده، به بد اندیشگان و بد گفتاران و بد کرداران در نگیرد. سودش به یکسان وابسته بد خواهان و نیکان، و پویندگان راه راستی نشود .
آب، این آفریدۀ نیک ترین اهورایی، گره گشای این کسان نشود: آنان که جانداران سود رسان را گزند کنند، آنان که با آزمندی خواسته[=دارایی] دیگران را بربایند – یا مردان را بکُشند – یا جادو سازند- یا پیمان شکنند و دروغ گویند – یا ستم گری پیشه کنند یا دو رویی و رشک وارگی کنند- بد فرجامی باشد برای همۀ آن کسانی که این چنین اند .
می سرایم سرودهای دلکش را برای آب های پاک توان سان زندگی ساز، سرودهایی که سپاسگزاری بندگان را باز گوید به آن اهورای بی همتا- و آن زرتشت گوهرین سرشت که راهبری مان کرد به ستایش درست. ( آب نیایش- برگردان هاشم رضی)
.جشن آبانگان بر شما خجسته باد